شاخه سرخ ارغوان به قلم اعظم افتخاری
پارت بیست و هشتم
زمان ارسال : ۱۳۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
مدتی از آن زمان گذشت. ارغوان به دنبال فرصت مناسبی میگشت تا بتواند با مادر صحبت کند. پس از آن شب، حال روحی مساعدی نداشت. سرانجام او را تنها در آشپزخانه یافت. منتظر فرصتی بود تا پدر و ارسلان را دک کند و موضوعی را با مادر در میان بگذارد. مادر پشت میز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Aa
00امیدوارم***مشکلی نداشته باشه ممنون زیبا بود🌹